فکر میکنید زندگی کردن با چیزهایی که به آن علاقهمند هستیم تا چه اندازه میتواند برای ما لذت بخش باشد؟ تصور کنید که هر روز صبح آن لباسی را از کمد بیرون میآورید و میپوشید که دوستش دارید. با خودتان فکر کنید که هر روز آن نوشیدنی را مینوشید که به آن احساس خوبی دارید، سرکاری میروید که با جان و دل انجامش میدهید و از انجام دادنش لذت میبرید و با شخصی ملاقات میکنید که از دیدارش ذوق زده میشوید.
قطعا زندگی کردن با چیزهایی که برایمان سرشار از حس خوب و دوست داشتن هستند، بسیار زیبا است. فقط کافی است که ما قبل از هرکاری به شناخت آن مواردی بپردازیم که واقعا به آن علاقهمند هستیم و برایمان سرشار از حس خوب و انرژی هستند. در این مقاله به راهکارهای پیدا کردن علاقهیمان در زمینههای مهم زندگی مانند شغل، انتخاب رشته تحصیلی و مواردی از این قبیل میپردازیم. بیایید شروع کنیم.
علاقه چیست؟
واقعا علاقه چیست و چه کیفیتی دارد؟ برای اینکه متوجه شویم به چه چیزهایی علاقهمند هستیم ابتدا باید بدانیم که علاقه چیست؟ در واقع علاقه احساس یا اشتیاق شدیدی است که باعث میشود ما برای رسیدن به دستاوردی تمام تلاش خودمان را بکنیم. در نتیجه ما هرچقدر نسبت به موضوعی علاقهی بیشتری داشته باشیم، بیشتر تمایل پیدا میکنیم که برای دست پیدا کردن به آن تلاش کنیم.
در واقع، این علایق ما هستند که به زندگی ما جهت میدهند. و باعث میشوند که ما حتی سختترین موانع پیش رویمان را کنار بزنیم و به سمت آن چیزی که واقعا دوست داریم حرکت کنیم. مطابق تحقیقات روانشناسی انجام شده، افرادی که بیشتر تصمیماتشان بر مبنای علایقشان بوده است، نه تنها زندگی شادتری دارند، بلکه از زندگیشان رضایت بیشتری نیز دارند.
پیدا کردن علایق چه اهمیتی دارد؟
- با شناخت علاقهیمان میتوانیم زندگی شادتری داشته باشیم: همانطور که در قسمت بالا به آن اشاره شد، مطابق تحقیقات روانشناسی انجام شده، افرادی که بیشتر تصمیمات زندگیشان بر مبنای علایقشان بوده است، زندگی شادتری دارند و از زندگیشان رضایت بیشتری دارند. در واقع لمس و زندگی با افراد یا اتفاقاتی که به آنها علاقه داریم، حس شادی را در ما افزایش میدهد که این احساس شادیها نتیجه ترشح هورمونهای لذت در مغز ماست.
- با شناخت علاقههایمان میتوانیم سریعتر به موفقیت برسیم: وقتی در مسیری قدم بگذاریم که به آن علاقهمند هستیم، حتی با سختترین مشکلات و موانع هم خواهیم جنگید و میتوانیم تمام مشکلات را از سر راه برداریم و همین استمرار و اشتیاق ما برای رسیدن به علایقمان باعث میشود سریعتر به موفقیت برسیم.
- شناخت علاقهیمان باعث میشود زمینههایی که در آن استعداد بیشتری داریم را شناسایی کنیم و در آن به پیشرفت برسیم: بیشتر استعدادهای ما ریشه در علایق ما دارند. به همین خاطر ما با شناسایی علاقهیمان میتوانیم زمینههایی که در آن استعداد داریم را شناسایی کنیم. در واقع این یک شناخت دوطرفه از خودمان است.
- با شناخت علاقهیمان میتوانیم زندگیمان را تبدیل به یک زندگی هدفمند کنیم: زمانی که ما دقیقا بدانیم به انجام چه کارهایی علاقهمند هستیم بهتر میتوانیم اهداف زندگیمان و چیزهایی که دوست داریم در زندگی یا آینده به آن دست پیدا کنیم را شناسایی کنیم.
- شناخت علاقهیمان به ما کمک خواهد کرد که خودمان را بهتر بشناسیم و به شکل بهتری با خودمان و دنیای درونی خویش ارتباط برقرار کنیم. البته یکی از مزیتهای شناخت خودمان و همچنین علاقهیمان این است که به خوبی متوجه میشویم انجام چه کارهایی حال ما را خوب میکند و انرژی ما را چندین برابر بیشتر میکند. چرا که سطح بالای انرژی ما بدون شناخت علاقههایمان قابل آزادسازی نیست و از روش دیگری نمیتوانیم این سطح از انرژی را در خودمان آزاد کنیم.
- زمانی که علاقهیمان را بشناسیم میتوانیم در تصمیمگیریهای خود به شکل موفقتری عمل کنیم و انتخابهایی داشته باشیم که بر مبنای علاقههایمان و آن چیزی که دوست داریم باشد.
چگونه علاقههایمان را پیدا کنیم؟
-
از انجام چه کارهایی لذت میبریم:
برای اینکه بتوانیم علاقهیمان را شناسایی کنیم باید خوب به این موضوع فکر کنیم که دوست داریم چه کارهایی را تجربه کنیم. ممکن است که دوست داشته باشیم ورزش دوچرخهسواری را تجربه کنیم یا علاقهمند باشیم که در یک رشتهی جدید تحصیل کنیم و یا حتی تمایل داشته باشیم برای یک بار هم که شده ورزش پاراگلایدر را امتحان کنیم. در واقع همهی مواردی که گمان میکنیم یا حتی شک داریم که به تجربه کردن آنها علاقهمند هستیم.
-
قسمت کوچکی از علاقهیمان را تجربه کنیم:
گاهی تنها ذهن ما گمان میکند که به انجام چنین کارهایی علاقهمند هستیم. اما در حین تجربهی آن متوجه میشویم که چندان هم که فکر میکردیم به انجام آن کار علاقهمند نبودهایم. پس بهتر است با صرف زمان و هزینهی کم ابتدا قسمت کوچکی از علاقهیمان را تجربه کنیم. برای مثال، قبل از اینکه به سراغ تحصیل در رشتهی جدیدی برویم، چند کتابی که در رابطه با آن نوشته شده است را مطالعه کنیم. یا قبل از اینکه در کلاس دوچرخه سواری ثبت نام کنیم، چند هفتهای مسیرهای طولانی را با دوچرخه طی کنیم. همهی این کارها باعث میشود ما با صرف هزینهی کم قسمتی از آن کار را تجربه کنیم و به این موضوع پی ببریم که آیا به انجام آن کار علاقهمند هستیم یا نه.
-
یکی از مهمترین قدمهایی که میتوانیم در جهت پیدا کردن علایقمان برداریم، این است که شخصیت خودمان را بهتر بشناسیم:
خیلی از ما به دلیل اینکه شناخت درستی از شخصیت خودمان نداریم به خوبی علایقمان را نمیشناسیم. و یا حتی گاهی اوقات علایقمان را به اشتباه درک میکنیم و زمان و ثروت خودمان را در رسیدن به اهداف و رویاهایی خرج میکنیم که ممکن است بعد از مدتی متوجه شویم که علاقهای به انجام آن نداشتهایم. پس بهتر است قبل از اینکه به دنبال شناخت علایق خود باشیم، خودمان و شخصیتمان را بهتر بشناسیم. روشهای خودشناسی متفاوتی وجود دارد که پیشنهاد میکنم مقاله خودشناسی را در مجلهی بنیانگذار مطالعه فرمائید.
-
لیست علاقهها:
میتوانیم یک لیست از علایقمان تهیه کنیم و در مقابل آن بنویسیم که به چه علت به انجام آن کار علاقهمند هستیم. زمانی که شروع به نوشتن علت مواردی میکنیم که به آن علاقهمند هستیم، متوجه میشویم که علت بسیاری از مواردی که به آنها علاقهمند بودهایم چندان جالب و درست نیست. بعد از انجام اینکار متوجه خواهیم شد که به بسیاری از کارهایی که انتخاب کردهایم، علاقهی چندانی نداریم در نتیجه باید آن را از لیست علاقهمندیهای خود خط بزنیم.
-
بهتر است اهدافی که دوست داریم در آینده به آن دست پیدا کنیم را بنویسیم:
باید اهدافی را برای خودمان انتخاب کنیم که واقعا دوست داریم به آنها دست پیدا کنیم. برای تعیین اهدافمان تنها باید به آن چیزی که خودمان دوست داریم دست پیدا کنیم، فکر کنیم. و توجهی به آن چیزی که والدین یا اطرافیانمان میخواهند که ما به آن دست پیدا کنیم، نکنیم.
زمانی که اهدافمان را مشخص کنیم، متوجه میشویم که دقیقا به چه چیزی علاقهمند هستیم و باید برای رسیدن به آن تلاش کنیم.
-
لیست 10 گانه:
یکی از بهترین راهکارهایی که میتوانیم برای پیدا کردن علاقهیمان از آن استفاده کنیم این است که لیستی از 10 کاری که دوست داریم قبل از مرگمان آن را تجربه کنیم، بنویسیم. این لیست دو مزیت دارد. هم از زندگی کردن با علاقههایمان لذت میبریم و هم اینکه از حسرت قبل از مرگ رهایی مییابیم.
-
زمان ما:
باید به دقت بررسی کنیم که از انجام چه کاری لذت میبریم و دوست داریم اکثر زمان خودمان را به آن اختصاص دهیم. معمولا ما به کارهایی که علاقهی بیشتری داشته باشیم زمان بیشتری را هم اختصاص میدهیم. پس یکی از راهکارهایی که با استفاده از آن میتوانیم علاقهیمان را بهتر بشناسیم این است که بررسی کنیم، دوست داریم بیشتر وقتمان را به چه کارهایی اختصاص دهیم. در قسمت بالا به طور کلی به بحث دربارهی راهکارهای پیدا کردن علایقمان پرداختیم. در این قسمت میخواهیم به طور جداگانه به بحث دربارهی راهکارهای پیدا کردن علایقمان در زمینههای مهم زندگیمان بپردازیم
راهکارهای پیدا کردن شغل موردعلاقه:
-
در مورد مشاغل مختلف تحقیق کنیم:
اولین گام برای پیدا کردن شغل مورد علاقهیمان این است که به خوبی در رابطه با همهی مشاغل تحقیق کنیم و بررسی کنیم از میان تمام شغلهایی که در دنیا وجود دارد به چه کاری علاقهمند هستیم. شاید تمام شغلهایی که میشناسیم و یا نام آنها به گوشمان خورده است تنها 10 درصد شغلهای موجود در دنیا را شامل شود. در واقع ما از 90 درصد عناوین شغلی دنیا بیاطلاع هستیم و این عدم آگاهی و شناخت مشاغل میتواند انتخاب شغل مورد علاقهی ما را بسیار محدود کرده و خطای زیادی در آن ایجاد کند.
بعد از مطالعهی کوتاهی در مورد عناوین شغلهای موجود در دنیا میبایست بررسی کنیم که آیا حاضریم مشکلات و موانع این شغلها را بپذیریم؟ آیا دسترسی به بالاترین جایگاه در آن شغل انرژی لذت ما را آزاد میکند؟ چه کسی در این شغلها به جایگاه بالایی رسیده است؟ آیا دوست دارم جای او باشم؟ پاسخ به این سوالات مغز ما را برای انتخاب بهتر راهنمایی میکند.
-
فیلتر کردن لیست مشاغل:
در این گام از میان مشاغلی که در مورد آن مطالعه کردیم میبایست، مشاغلی که به آن علاقهمند هستیم را انتخاب کنیم. برای انتخاب شغل مورد علاقهیمان باید به بررسی موارد زیر بپردازیم.
الف) به این موضوع فکر کنیم که دوست داریم درآمد ماهیانهیمان دقیقا چه قدر باشد؟
ب) چه محیط کاری را برای کار کردن میپسندیم؟
ج) آیا دوست داریم که به شکل مستقل فعالیت کنیم و یا انجام کارهای گروهی را میپسندیم.
د) دوست داریم که چه کار بزرگ یا تغییر فوق العادهای را در دنیا انجام دهیم؟
ه) آیا میتوانیم برای دیگران کار کنیم و یا قصد راهاندازی کسب و کار خودمان را داریم و انتظار داریم کارمندانی را تحت کار و عملکرد خود قرار دهیم!
سوالات بالا و سوالاتی از این قبیل میتواند به ما در انتخاب شغل مورد علاقهیمان کمک کند.
-
مشورت با مربیان یا پیشروان آن شغل:
بعد از پاسخ دادن به سوالات و انتخاب شغل مورد علاقهیمان باید با افرادی که در این زمینهی شغلی فعالیت میکنند، گفت وگو کنیم. صحبت کردن با کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند و در آن تجربه دارند، باعث میشود که از چالشها و موانعی که با آن رو به رو هستند و یا در ابتدای کار با آن روبه رو بودهاند، مطلع شویم. آیا با وجود چنین شرایطی، باز هم تمایل داریم آن شغل را انتخاب کنیم!؟ زیرا برخی اوقات وقتی با چالشها و موانع رو به رو میشویم، متوجه خواهیم شد که آن قدرها هم که فکر میکردیم به آن شغل علاقهمند نیستیم.
-
انجام تستهای شخصیت شناسی:
تست شخصیت شناسی به ما کمک خواهد کرد که متوجه شویم برای چه زمینهی شغلی مناسب هستیم. و یا، آیا آن شغلی که اکنون به آن علاقهمند هستیم و قصد راه اندازی آن را داریم، برای ما مناسب است ِیا نه. البته با توجه به تنوع فرهنگها، باورها، تحصیلات، روحیهها و تجربیات و سنین مختلف ما انسانها چندان نمیشود به قطعی بودن نتایج این تستها اطمینان کرد. البته نتایج این تستها میتواند چهارچوب ذهنی خوبی را برای انتخاب شغل در اختیار ما قرار دهد.
-
کمک گرفتن از یک مشاور شغلی:
مراجعه کردن به یک مشاور شغلی حرفهای به ما کمک خواهد کرد که متوجه شویم شغلی که قصد راهاندازی آن را داریم، با تواناییها و البته روحیات ما متناسب است یا خیر! یک مشاور خوب نیز میتواند گزینههای جذاب و قابل تاملی را روی میز انتخابهای ما قرار دهد و گزینههای بیشتری را به عنوان شغل برای ما فراهم کند.
راهکارهای پیدا کردن رشتهی تحصیلی مورد علاقه:
-
مطالعه:
بهتر است که در مورد همهی رشته های تحصیلی مطالعه کنیم و فرصتهای شغلی که هر کدام از این رشتهها دارند را بررسی کنیم که به کدام زمینهی شغلی بیشتر علاقهمند هستیم. چون آن چیزی که در انتخاب یک رشتهی تحصیلی باید مدنظر قرار دهیم، شغلی است که در آینده به آن دست پیدا خواهیم کرد. پس علاوهبر اینکه باید آن رشتهی تحصیلی و درس خواندن در آن را دوست داشته باشیم، باید فرصتهای شغلی آن رشته را هم دوست داشته باشیم.
البته اگر به فلسفه وجودی دانشگاهها و مراکز تحصیلی و مهارتی نگاهی داشته باشیم، متوجه میشویم که ابتدا میبایست شغل مورد علاقهی خود را پیدا کنیم و سپس بررسی کنیم که ادامه تحصیل در کدام رشته ما را برای بهترین بودن در شغل خود آماده میکند. در واقع تحصیلات فقط ابزاری برای رسیدن ما به شغل مورد نظر است.
-
تحقیق و بررسی کامل در رابطه با آن رشتهی تحصیلی:
بهتر است برای اینکه در مورد آن رشته به شناخت کاملی دست پیدا کنیم در مورد موضوعات زیر مطالعه کنیم:
- آیندهی شغلی این رشته در 10 سال آینده به چه صورت خواهد بود؟
- چه دانشگاههایی برای تحصیل در این رشته مناسب هستند؟
- فرصتهای شغلی این رشته و درآمد آن به چه صورت خواهد بود؟
- این رشته چه ریسکها و مشکلاتی برای ما دارد؟
- برای تحصیل در این رشته نیاز به چه ویژگیها، استعدادها و تواناییهایی داریم؟
- شرایط مهاجرت یا ادامه تحصیل بیرون کشور در این رشته به چه صورت خواهد بود؟
-
باز هم خودشناسی:
شناخت بیشتر خودمان و ویژگیهای شخصیتی که داریم، قطعا در انتخاب یک رشتهی تحصیلی درست به ما کمک خواهد کرد.آن چیزی که در انتخاب رشتهی تحصیلی بسیار اهمیت دارد این است که رشتهی تحصیلی را انتخاب کنیم که متناسب با شخصیت و ویژگیهای شخصیتی که داریم، باشد. زیرا در غیر این صورت خیلی زود متوجه خواهیم شد در انتخاب رشتهی تحصیلی خودمان اشتباه کرده ایم و دیگر علاقه ی ای به آن نداریم
برای دست پیدا کردن به خودشناسی میتوانید به مقالهی خودشناسی در وب سایت بنیانگذار مراجعه کنید.
-
کمک گرفتن از مشاور:
یک مشاور خوب میتواند ما را در یک انتخاب رشتهی صحیح راهنمایی کند. زمانی که ما به یک مشاور خوب مراجعه میکنیم. او با شناخت ما و ویژگیهای شخصیتی ما و همچنین با آگاهی کامل در مورد رشتههای مختلف میتواند بگوید ما به کدام رشتهی تحصیلی علاقهمند هستیم و میتوانیم به خوبی در آن فعالیت کنیم.
سخن پایانی:
زمانی که ما با علاقهمندیهای خود زندگی کنیم، قطعا زندگی شادتری خواهیم داشت. پس باید در هر زمینهی زندگی یکی از مهمترین معیارهایی که مدنظر قرار دهیم این باشد که به چه چیزی علاقهمند هستیم. در این مقاله به راهکارهای پیدا کردن علاقهیمان در زمینههای مختلف پرداختیم. در پایان از اینکه به آموزش خود اهمیت دادید به شما تبریک میگوئیم. نظر شما در مورد این مقاله ما را در ارائه مقالات با کیفت بالاتر یاری میکند.