کارتیمی چیست؟
کار تیمی هنگامی رخ میدهد که افراد به طور مشترک به سمت یک هدف مشترک کار کنند. این هدف میتواند حرفهای یا شخصی باشد. مثلا شما میتوانید به همراه دوستانتان مبلمانتان را به طبقهی بالا منزلتان ببرید یا همراه با تعدادی متخصص در زمینهای خاص یک پروژه کاری را راهاندازی کنید.
تعریف کار تیمی ساده است، اما درک اینکه چگونه به خوبی به عنوان یک تیم کار کنیم ممکن است پیچیده باشد. تبدیل شدن به یک تیم با کیفیت، نیاز به تمرین دارد. تعریفی که شما از کار تیمی دارید ممکن است برای همکارتان متفاوتتر باشد.
یکی از کلیدهای موفقیت یک تیم زمانی است که افراد متوجه میشوند که همکاری در یک پروژه موثرتر از تکی کار کردن است. تیمها فقط وظایف را تقسیم نمیکنند و به صورت مستقل برای انجام آنها تلاش نمیکنند، کار تیمی موثر به معنای کارکردن به صورت مشترک و همکاری برای پیدا کردن رویکردهای بهتر است.
در یک نظرسنجی ۸۶٪ از افراد عنوان کردند که علت شکست پروژهشان عدم کار گروهی و تکیه و اعتماد بر تواناهایی محدود خودشان بوده است.
زمانی که افراد در کنار هم و به صورت یک تیم بر روی پروژهای مشخص کار میکنند هریک از آنها از زاویه نگاه خود مسائل را میبینند، ایدههای خود را ارائه میدهند و از مهارتهای منحصربهفردشان برای پیشبرد کار استفاده میکنند. این را مقایسه کنید با شرایطی که فرد به صورت Solo یا انفرادی شروع به کار بر روی یک هدف میکند. در این شرایط او مجبور است تنها از تواناییها، دانش، مهارت و ایدههای محدود خود استفاده کند و این به معنی رسیدن به موفقیتی به همان اندازه محدود و کوچک است. بنابراین کار گروهی را میتوان یکی از موثرترین عوامل در رسیدن به موفقیت معرفی کرد.
دستیابی به یک هدف زمانی آسانتر است که کارها به جای تکیه بر تلاشهای یک نفر، به طور مشترک انجام شوند.
کل تیم زمانی بهترین عملکرد را دارد که همه اعضای تیم به طور مشترک کار کنند اما همچنان دیدگاه و تجربیات خود را به همراه داشته باشند و از مجموعه مهارتهای خود استفاده کنند. فرض کنید که هدف یک تیم ایجاد یک پوستر جدید و عالی است که محصول شرکت را تبلیغ میکند. یک گروه از افراد میتوانند مسئول گرافیک باشند، در حالی که فرد دیگری میتواند شعار بنویسد. شخص سومی ممکن است تعیین کند که پوستر کجا نمایش داده شود. هدف همه این افراد مشترک است، اما وظایفشان فردی است.
چرا کار تیمی اهمیت دارد؟
کارتیمی در هر محیط کاری ضروری است. محیطهای حضوری، دورکار یا ترکیبی از این دو محیط، همگی به همکاری نیاز دارند. کار مشترک تنها راه برای دستیابی به اهداف مشترک یک تیم است. و تیمهای بزرگ همیشه در حال بزرگتر شدن هستند.
یک تیم خوب میتواند کار مشابه را بارها مانند یک ماشین انجام دهد. اما یک تیم عالی هرگز نمیتواند به طور کامل به بهرهوری برسد، زیرا رهبر تیم؛ آنها را برای برآورده کردن چالشهای جدید و جذاب، فرا میخواند. یک تیم عالی همیشه در حال یادگیری و تکامل شیوههای خود است.
به تیمی بیساختار فکر کنید که مسئولیتهایشان با یکدیگر ندارند و از همکاری با یکدیگر امتناع میکنند. به این صورت رسیدن به اهداف غیرممکن خواهد بود.
اهمیت کار تیمی فراتر از بهروری است. وقتی شما بخشی از یک تیم موثر هستید، احساس میکنید مشارکتهایتان ارزشمند است و تجارب شغلی بهتری کسب میکنید.شما میتوانید کارهای انجام دهید که تاثیرگذار هسند. با این کار نه تنها احساس ارزشمندی میکنید، بلکه کاری که بامعنا و تاثیرگذار است تعهد و رفاه شما را نیز افزایش میدهد.
5ویژگی اصلی یک تیم موفق
در بخش قبل گفتیم کار کردن به صورت گروهی به نتایج بهتری ختم میشود. اما کار کردن به هر صورتی را نمیتوان مصداق کارگروهی دانست. کار تیمی مانند هر کار دیگری باید از ویژگیها و استانداردهایی برخوردار باشد تا به نتایج مطلوب ختم شود. برای اینکه کار گروهی نتایج مثبت و سازنده داشته باشد باید 5 ویژگی را دارا باشد:
1-یکپارچه بودن گروه
یکی از ویژگیهایی که وجود آن برای هر تیمی الزامی است، یک دست بودن اعضای گروه از نظر ویژگیهای اخلاقی و شخصیتی است. برای مثال در تیمی که عدهای سختکوش باشند و عده دیگری اشتیاق چندانی به کار نداشته باشند، به موفقیت زیادی دست پیدا نخواهند کرد.
2-ارتباط موثر اعضای گروه
یکی دیگر از ویژگیهای بسیار مهم تیمهای موفق، وجود ارتباط موثر بین اعضای تیم است. زمانی اعضای تیم به نتایج مثبتی در کار خود دست پیدا خواهند کرد که ارتباط موثر بین آنها برقرار باشد. ارتباط موثر بین اعضای گروه به آنها کمک میکند نظرات و ایدههای خود را بیان و یکدیگر را درک کنند، بتوانند بر مشکلات غلبه کرده و مسائل را با همکاری هم حل کنند، در جریان کار دچار سردرگمی نشوند. ارتباط موثر بین اعضای تیم، باعث میشود تیم یکدستتر باشد.
3-وجود هدف مشترک اعضای تیم
هدف مشترک، هسته اصلی شکلگیری تیم و کار تیمی است. زمانی که هدف از تشکیل تیم و کار تیمی مشخص باشد، اعضای تیم میدانند برای دستیابی به چه دستاوردی در حال تلاش هستند. زمانی که اعضای تیم از هدف خود اطلاع داشته باشند، ارتباط موثرتری بین آنها شکل گرفته و هر چه این ارتباط بیشتر باشد، گروه به یکپارچگی بیشتر خواهد داشت.
4-وجود تعهد بین اعضای گروه
یک ویژگی تیمهای موفق این است که اعضای آن نسبت به هدف تیم متعهد هستند. تعهد، زمانی شکل میگیرد که نقش هر یک از افراد تیم به خوبی مشخص باشد و هر یک از افراد با توجه به مسئولیتی که دارند صادقانه و متعهدانه تلاش کنند تا سهم خود را در رسیدن گروه به هدف انجام دهند.
5-مسئولیتپذیری اعضای تیم
مسئولیتپذیری اعضای تیم، نقش مهمی در رسیدن آنها به اهدافشان دارد. در تیمهای موفق هر یک از اعضا در برابر مشکلات خود را مسئول دانسته و تمام تلاش خود را برای حل مشکلات انجام میدهند. داشتن حس مسئولیتپذیری منجر به یک همکاری مثبت و سازنده بین اعضای گروه میشود.
چگونه کار تیمی را در شغل خود افزایش دهید؟
برخی تیمها در ابتدا ارزش همکاری را نمیبینند. شاید آنها برای مدت طولانی به یک روال عادی عادت کردهاند و علاقهای به تغییر ندارند. اما به عنوان یک کارمند سطح اول، یک کارمند با تجربه، یا حتی یک رهبر تیم؛ میتوانید آن را تغییر دهید. همه میتوانند کمک کنند به ایجاد محیطی، که از کار گروهی به بهترین شکل ممکن استفاده کنند. در ادامه 5 راه برای ارتقای کار گروهی در شغل خود؛ آورده شد است:
- پیروزیهای اعضای تیم را جشن بگیرید و تشکر از دستآوردها ومشارکتهایشان به شیوهای مثبت و الهام بخش.
- از اعضای گروه بپرسید: ” کار تیمی برای شما چه معنایی دارد؟ ” و سیستمی بسازید که نوع کار تیمی را که برای شرکت شما مهم است، تقویت کند.
- تواناییهای ارتباطی قوی را برای تیمهای خود مدیریت شونده توسعه دهید.
- فراگیر باشید و اطمینان حاصل کنید که همه میتوانند استعدادهای کامل خود را در کاری که باید انجام دهند به کار ببرند.
- بدانید که اعضای تیم در چه کارهایی مهارت دارند و بر اساس تواناییهای آنها عمل کنید.
مزایای کار تیمی
زمانی که کار به صورت تیمی انجام میشود، میتوان به موفقیتهای بزرگ دست پیدا کرد. اما مزیت کار تیمی به همین جا ختم نمیشود. کار تیمی علاوه بر دستیابی به موفقیتهای بزرگ، تاثیرات مثبت بر زندگی افراد خواهد داشت. مانند دستاوردهای زیر:
1-دستاوردهای بیشتر
تحقیقات نشان داده که کار به صورت تیمی 21% بیشتر از کار به صورت انفرادی بازدهی دارد. چرا که افراد به دلیل دسترسی بیشتر به ایدهها دارند، در نهایت به نتایج بهتری به دست خواهند آورد.
2-همکاری بیشتر
یک تیم از افراد با دانش، مهارت و تجربیات مختلف تشکیل شده است. زمانی که این توانائیهای در کنار هم قرار بگیرند، تیم دستاوردهای بزرگ خواهد داشت.
3-خلاقیت بیشتر
زمانی که افراد درون یک تیم کار میکنند، میتوانند ایدههای خود را با سایر اعضای تیم به اشتراک بگذارند. به اشتراک گذاشتن ایدهها باعث میشود، ذهن آنها خلاقتر باشد و به ایدههای بیشتر و خلاقانهتری دست پیدا کنند.
4- معاشرت بیشتر
کار تیمی باعث به وجود آمدن ارتباطات قوی بین اعضای تیم میگردد. افرادی که به صورت تیمی کار میکنند نسبت به سایرین اجتماعیتر هستند و روابط گستردهتری دارند.
5-انعطافپذیری بیشتر
خاصیت کار تیمی این است که افراد سریعتر میتوانند خود را با چالشها و مشکلات سازگار کنند. در نتیجه انعطافپذیرتر خواهند شد.
6-غلبه بر مشکلات
زمانی که تیم با مشکلی روبهرو میشود، هر یک از اعضای تیم با استفاده از توانائیهای خود به میدان خواهد آمد. در نتیجه ممکن است برای حل مشکل چندین راه حل ارائه گردد. و با همفکری اعضای تیم بهترین راه حل انتخاب میشود. همچنین اگر یکی از اعضای تیم به مشکل مواجه شود، هم تیمیها به کمکش میآیند.
7-ارتقا سطح فعالیتها
افرادی که به صورت تیم با یکدیگر کار میکنند، اغلب هم خدمات بهتری به مشتریان ارائه میکنند و هم در سرویسدهی به مشتریان در کوتاهترین زمان ممکن به درخواست وی پاسخ داده میشود. به این ترتیب هم مشتریان بیشتری جذب خواهند کرد و رضایت بیشتری از مشتریان کسب خواهند کرد.
8-کسب مهارت بیشتر
کار به صورت تیمی سبب میشود، هر یک از اعضای تیم از مهارت خود برای رسیدن به هدف استفاده کنند. وقتی اعضای تیم برای انجام یک پروژه مدت طولانی در کنار هم قرار میگیرند، به تدریج این مهارتها بین افراد انتقال پیدا میکند. پس از مدتی فرد به واسطه انجام کار تیمی مهارتهای جدید به دست آورده است.
9-استرس کمتر
زمانی که افراد به صورت تیمی با یکدیگر کار میکنند، در زمان بروز چالش یا مشکل در کنار هم هستند و میتوان در برطرف کردن چالش به یکدیگر کمک کنند. این همکاری باعث میشود افراد در مواجه با مشکلات سطح استرس کمتری را تجربه کنند. استرس کمتر نه تنها بر سلامت افراد اثرگذار است، بلکه بازدهی افراد در محیط کار را افزایش میدهد.
10-اعتماد به نفس بیشتر
فعالیت در قالب تیم این فرصت را در اختیار افراد قرار میدهد که از توانائیهایشان استفاده کرده و هم این توانائیها را به دیگران نمایش دهند، در نتیجه به اعتماد به نفس بیشتری دست پیدا میکنند. همچنین در قالب کار تیمی، افراد این را درک میکنند، مهارت و تخصص آنها بخشی از موفقیت نهایی تیم را رقم زده است.
11- افزایش ریسکپذیری
زمانی که یک نفر به تنهایی کار میکند؛ توانایی انجام ریسکهای بزرگ را ندارد، در نتیجه موفقیتهای بزرگی نیز به دست نخواهد آورد. در حالی که زمانی که این افراد به صورت تیم با هم همکاری میکنند، توانایی انجام ریسکهای بزرگتر را دارند. به این دلیل که افراد در کنار یکدیگر قویتر هستند و میتوانند به یکدیگر کمک کنند.
معایب کارتیمی
کارتیمی مزایا ومعایب زیادی دارد، به خصوص زمانی که درگیر یک پروژه بزرگ هستید. اگرچه با همکاری بیشتر افراد ممکن است پروژه سریعتر به پایان برسد، اما حضور بیش از حد اعضای تیم اگر به درستی کنترل نشود میتواند تاثیر منفی بر تکمیل پروژه داشته باشد. برای اطمینان از اینکه همه به خوبی با هم کار میکنند، مهم است مزایا و معایب همکاری تیمی را درک کنید.
درک معایب کار در قالب تیم میتواند به کاهش تاثیر چالشهایی که ممکن است رخ دهد کمک کند. به عنوان مثال کار گروهی میتواند منجر به مشکلات ارتباطی، مقاومت در برابر دستورات مدیران و رهبران، تاخیر در زمانبندی پروژه و عدم توانایی در شناسایی اعضای تیم شود؛ که در پروژه سهم داشتهاند. برای رفع این معایب و رشد همکاری، ارتباط و حل مسئله بین اعضای تیم، رهبران تیم باید تلاش کنند.
اعضای تیم در یک محیط کاری اغلب دارای تیپهای شخصیتی و پیشینههای متفاوت هستند. برای یک رهبر تیم ضروری است که این تفاوتها را شناسایی کرده و در مورد راههای ترکیب آنها هنگام تعیین وظایف برای تکمیل پروژهها، استراتژی داشته باشد. در ادامه معایب کار گروهی و برخی از راهبردهای مقابلهای را مطالعه خواهید کرد:
- کمبودهای مربوط به عملکرد:
یکی ازاولین معایب کارگروهی، شخصیتها و سبکهای کاری متفاوت اعضای گروه است. برخی از افراد در محیط گروهی به خوبی عمل میکنند. برای آنها، ایدهپردازی با دیگران میتواند سطح انرژی را بالا ببرد و کار به صورت تیمی تشویقشان میکند. از سوی دیگر افرادی هستند که ترجیح میدهند به تنهایی کار کنند و ممکن است در هنگام همکاری تیمی احساس فشار کنند. این افراد استقلال را ترجیح میدهند و زمانی که برای انجام وظایف به تنهایی رها میشوند، ممکن است کار را با سرعت و کیفیت عالی تحویل دهند. همچنین افرادی هستند که به آرامی و با سرعت خاص خودشان، کار میکنند حتی زمانی که عضو یک تیم هستند. اگر آنها در کار گروهی مشارکت نکنند و به دیگران اجازه دهند بخشهای دشوار یک پروژه را مدیریت کنند، میتواند به یک نقطه ضعف تبدیل شود. برای بهبود عملکرد پروژه، مهم است که این کارمندان را از اعضای تیمی که سبک کاری مستقل دارند متمایز کنیم. از آنجایی که این دوتیپ شخصیتی اغلب برای همکاری با یکدیگر مشکل دارند، جداسازی آنها به کاهش تنش درتیم کمک میکند.
- مشکل در انجام ارزیابی دقیق عملکرد:
ارزیابی عملکرد یکی از چالش برانگیزترین جنبههای کار در تیم است. تعیین دقیق مسئولیتهای هر یک از اعضای تیم یا دانستن اینکه هر یک از اعضای تیم چقدر در نتیجه کار نقش داشتهاند برای رهبران یا مدیران تیم میتواند دشوار باشد. به عنوان مثال، کارمندانی که مشارکت کمتری دارند میتوانند باعث کاهش پیشرفت در یک تیم شوند، زیرا کل تیم ممکن است سختتر کار کنند تا پروژه به موقع تکمیل شود.
اعضای تیمی که گروه را در اولویت قرار میدهند و کارهای لازم را برای تکمیل پروژه انجام میدهند ممکن است شناسایی و در نتیجه ارزیابی دشوار باشد. به عنوان مثال، آنها ممکن است بیشتر کار را انجام دهند، اما به کل تیم اجازه میدهند تا از موفقیت لذت ببرند، حتی آنهایی که زمان یا تلاش زیادی برای پروژه انجام ندادهاند. برای یک رهبر تیم لازم است که سوابق دقیقی از نقش خاص هر یک از اعضا داشته باشد. نقاط قوت و ضعف نسبی آنها را ارزیابی کند، و افرادی را که بیشترین مشارکت را در کار انجام دادهاند، شناسایی کند.
- مقاومت در برابر دستورالعملها:
تک تک اعضای تیم ممکن است فعالیتهایی را انجام دهند که با ماموریت یا اهداف سازمان همخوانی ندارد. زمانی که تنها یکی از اعضای تیم از قوانین سازمان منحرف میشود، کل تیم مقصر میشوند. یک تیم ممکن است اعتبار خود را زمانی از دست بدهد که به طور مداوم از دستورالعملهای مدیریت پیروی نکند. این همچنین میتواند باعث اتلاف وقت شود زیرا برخی از اعضای تیم ممکن است قسمتهایی از پروژه را که به درستی انجام نشده است تکرار کنند. برای کاهش احتمال وقوع این اتفاق، بهتر است که رهبران تیم وظایف هر فرد را پیگیری کنند و اطمینان حاصل کنند که آنها با اهداف و جهت کلی مطابقت دارند.
- فجایع ارتباطی:
حضور اعضای تیم با شخصیتها و سبکهای ارتباطی متفاوت گاهی میتواند منجر به تاخیر در ارتباطات شود. به عنوان مثال، هم تیمیهایی که سبک ارتباطی منفعل دارند ممکن است با دیگر اعضای تیم تعامل نداشته باشند، در حالی که آنهایی که سبک ارتباطی فعال دارند با دیگران ارتباط برقرار میکنند و به سرعت اطلاعات را منتشر میکنند. یک رهبر تیم میتواند از درک خود از سبکهای ارتباطی مختلف برای تصمیمگیری در مورد نحوه مدیریت اطلاعات استفاده کند.
- تمدید جدول زمانی پروژه:
وقفهها وسوءتفاهمها میتوانند بر نحوه عملکرد یک تیم و جدول زمانی کلی پروژه تاثیر بگذارد. هربار که تیم متوقف میشود وشکاف ارتباطی را روشن میکند یا حل میکند، میتواند پروژه را به تاخیر بیاندازد. از دست رفتن تاریخها و زماندبندی طولانی پروژه، یکی از پرهزینهترین معایب کار تیمی هستند که مدیران پروژه و رهبران تیم اغلب برای اجتناب از آن تلاش میکنند. همچنین جلسات غیرضروری تیم میتواند منجر به بحثهای طولانی یا برگذاری جلسات بیشتر شود. رهبران تیم میتوانند برای صرفهجویی در وقت، به جای تماس یا جلسه، از ایمیلهای مشترک استفاده کنند و به تیم اجازه دهند تا نقاط عطف پروژه را با کارآمدی کاملتر انجام دهند.
چگونه یک تیم، تبدیل به تیم میشود؟
روحیه تیمی برجسته میتواند به شرکت مزیتهای مهمی نسبت به رقبا و در بازار کار بدهند. ثابت شده است که حفظ کارکنان کارآمد آسانتر از جذب استعدادهای جدید است.
حتی اقدامات ساده میتواند تاثیر زیادی داشته باشد. نمونهای از این موارد میتواند این باشد که اعضای تیم در مسائل خصوصی، مانند نقل مکان به خانه جدید، از یکدیگر حمایت کنند و برای انجام این کار از محل کار مرخصی بگیرند. نمونه دوم اقدامات کلاسیک تیمسازی در آمادهسازی برای پروژههای بزرگ است. برای این منظور باید چندین روز متوالی برنامهریزی شود که طی آن وظایف و اهداف مشترک مشخص شود. سازماندهی و ترویج وعدههای غذایی باهم درتیم؛ بی اهمیت، اما ثابت شده که مفید است.
مهمترین چالشهای کارگروهی
نکتهی بسیار مهمی که در یک سازمان وجود دارد، چگونگی انجام کار گروهی در سازمان است. کار تیمی مهمترین و اساسیترین بخش فرهنگ سازمانی میباشد. اما اینکه یک سازمان یا یک کسبوکار چگونه کار گروهی را وارد فرهنگ سازمانی کند نیز بسیار مهم است. در ادامه به مهمترین چالشهای کار تیمی اشاره کرده و به تاثیرات آنها بر فضای کار میپردازیم.
1-ارتباطات
ارتباط موثر مهمترین چالش کار گروهی است، چرا که به واسطه یک ارتباط موثر دادهها و اطلاعات بین افراد رد و بدل میشود. در یک تیم، افراد مختلف با ایدهها و دیدگاههای متفاوت وجود دارند. زمانی که ارتباط موثری بین اعضای تیم وجود داشته باشد، میتوان از دل این ایدهها و تجربیات به ایدهای ناب و جدید دست یافت. ایدههایی که به رشد و توسعه کسبوکار منجر میشوند. گفتگو و ارتباط بین اعضای تیم منجر به راهکارهای بسیار موثری برای بهبود بخشیدن کارها میگردد، مانند تعریف روتینهای جدید در مدیریت کسبوکار، جریان بخشیدن به فرآیندهای کاری، بهرهگیری از استعدادهای پنهان در توسعه کسبوکار و غیره.
2-مدیریت صحیح منابع انسانی
کار گروهی به خودی خود شکل نمیگیرد. مدیران سازمان باید فرهنگ کار تیمی را وارد سازمان کنند. و از آنجائی که منابع انسانی یک سازمان، مهمترین بخش دارائی سازمان است، اگر به درستی مدیریت شود، کار تیمی یا کار گروهی نیز به عنوان نتیجه کار، روال و روتین سازمان میشود.
مدیریت صحیح منابع انسانی به چه معناست؟
چهار اصل در مدیریت صحیح منابع انسانی وجود دارد:
اصل اول- استفاده از استعداد افراد است. کارمندان هر یک مجموعه مهارتهای خاص، علایق شخصی خود را دارند و دوست دارند در زمینه همان علاقه و مهارت فعالیت کنند. اگر به این استعدادها و مهارتها بهایی داده نشود، شور و اشتیاق کارمندام مجموعه کم شده و افراد لذتی از کار خود نمیبرند، در نتیجه کار تیمی هم به سختی در سازمان نهادینه میگردد.
اصل دوم- ایجاد محیط کاری فعال و پویا که در بستر آن ارتباط موثر بین کارمندان شکل میگیرد.
اصل سوم- وجود فضای نقد به نحوه مدیریت سازمان
اصل چهارم: برقراری ارتباط صمیمی با اعضای سازمان
3- بازده و کارایی
زمان فاکتور مهمی برای کسبوکارهاست. به ویژه کسبوکارهایی که حجم کاری بالایی دارند. و انجام کار به صورت تیمی تاثیر مستقیمی بر روی زمان انجام پروژه دارد. اینکه افراد به چه شکل و با چه روشی با یکدیگر کار میکنند زمان اجرای پروژهها را کم و زیاد میکند. کار گروهی موفق به معنای اجرای کامل وظایف در زمان مشخص و با نظم و دقت بالاتر است.
4- بسترسازی برای بیان ایدهها
کار گروهی یا کار تیمی زمانی شکل میگیرد که اعضا بتوانند ایدهها و پیشنهادات خود را به سهولت بیان کنند. برای اینکه چنین بستری برای ارائه ایدهها فراهم گردد لازم است فضای احترام و اعتماد بین اعضای تیم وجود داشته باشد. نباید اعضا از بیان ایدههایشان خجالت بکشند یا دچار اضطراب میشوند و برخی هم از تحقیر شدن توسط همکاران احساس بدی پیدا میکنند. وجود چنین فضایی، باعث میشود هیچ ایده جدیدی وارد کسبوکار نشود. کسبوکار بدون ایده، مرده و شبیه یک باتلاق است.
همچنین وجود فضای اعتماد هم بسیار مهم است. اعتماد حس امنیت ایجاد میکند. در محیط امن همیشه خلاقیت وجود دارد. اما در محیطی که تنش وجود، انرژی و وقت افراد صرف برطرف کردن تنشها میشود.
و نکته مهم دیگر، اشتیاق به یادگیری است. تصور کنید تمام اعضای مجموعه به فکر یادگیری و کشف مسائل جدید باشند، نتیجه چه میشود؟ ایدههای جدید به وجود میآیند، ساختارهای جدید شکل گرفته و کسبوکار در مسیر رشد و پیشرفت قرار میگیرد.
5- پشتیبانی و حمایت
هر یک از اعضای تیم مشکلات مخصوص به خود را دارند. مثلا مشکلات شخصی که میتوانند روی عملکرد افراد تاثیر بگذارند. به همین دلیل اعضای تیم و مخصوصا مدیران باید نقش حامی و پشتیبان را داشته باشند. این پشتیبانی لزوما به معنای حمایت مالی نیست و شامل حمایت عاطفی نیز میشوند.
6-شفافیت ماموریت کار تیمی
تیم باید هدف اصلی خود را درک کرده و برای دستیابی به اهداف متعهد باشد. بنابراین در شروع هر کار، هر یک از اعضای تیم باید هدف را به طور کامل بشناسد. شفافیت تیم زمانی به وجود میآید که سازمان انتظارت روشنی جهت کار، مسئولیتپذیری، اهداف و نتایج تیم داشته باشد و همچنین زمان رسیدن به اهداف و بازه زمانی رسیدن به اهداف کاملا مشخص باشد.
7-توانمندسازی کارمندان
رشد فردی هر یک از اعضای تیم سبب پیشرفت خود تیم میشود. بنابراین هر چند وقت یکبار برنامههایی برای توانمندسازی اعضا صورت گیرد. برای مثال اعزام افراد به کارگاههای آموزشی مرتبط یکی از بهترین راهکارهای موثر در موفقیت کار تیمی است. هنگامی که افراد تیم توانمند شوند، دستیابی به اهداف سریعتر و با موفقیت بیشتری صورت میگیرد.
8-احساس تعهد تیمی
افراد باید تعهد عمیقی نسبت به تصمیمات و اقدامات تیم داشته باشند. زمانی که افراد نسبت به گروه تعهد داشته باشد هر کس وظیفهای که بر عهده دارد را به طور کامل انجام میدهد.